کد مطلب:1540 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:302

منفعت کسب


1761- هـرگاه انسان از تجارت یا صنعت , یا كسبهای دیگر مالی به دست آورد , اگر چه مثلا نماز و روزه مـیتی را بجا آورده , و از اجرت آن مالی تهیه كند , چنانچه از مخارج سال خود او و عیالاتش زیاد بیاید باید خمس یعنی پنج یك آن را به دستوری كه بعدا گفته می شود بدهد.



1762- اگـر از غـیـر كـسب مالی به دست آورد , مثلا چیزی به او ببخشند , چنانچه از مخارج سالش زیاد بیاید , خمس آن را باید بدهد.



1763- مـهـری را كـه زن می گیرد و مالی را كه مرد عوض طلاق خلع اخذ می نماید خمس ندارد , و هم چـنـیـن است ارثی كه به انسان می رسد , از روی قواعد معتبره در ارث و اما اگر مسلمانی كه شیعه است مالی به غیر این راه مانند تعصیب به او به ارث برسد , آن مال از فواید محسوب می شود , و خمس آن را باید بـدهـد و هم چنین اگر ارثی به او برسد از غیر پدر و پسر كه گمان رسیدن آن را به خود نداشته , احتیاط واجب آن است كه خمس آن ارث را اگر از مخارج سالش زیاد بیاید بدهد.



1764- اگـر مـالـی به ارث به او برسد , و بداند كسی كه این مال از او به ارث رسیده , خمس آن را نداده , باید خمس آن را بدهد , و هم چنین اگر در خود آن مال خمس نباشد , و وارث بداند كسی كه آن مال از او به ارث رسیده خمس بدهكار است , باید خمس را از مال او بدهد , ولی در هر دو صورت اگر كسی كه مال از او به ارث رسیده به دادن خمس عقیده نداشته یا آن كه خمس نمی داده لازم نیست وارث خمس واجب بر او را بپردازد.



1765- اگر به واسطه قناعت كردن , چیزی از مخارج سال انسان زیاد بیاید , باید خمس آن را بدهد.



1766- كسی كه دیگری تمام مخارج او را می دهد , باید خمس تمام مالی را كه به دست می آورد بدهد.



1767- اگـر مـلـكی را بر افراد معینی مثلا بر اولاد خود وقف نماید , چنانچه در آن ملك زراعت و درخت كـاری كنند و از آن چیزی به دست آورند , و از مخارج سال آنان زیاد بیاید , باید خمس آن را بدهند , و هم چـنـیـن اگر طور دیگری هم از آن ملك نفع ببرند , مثلا اجاره آن را بگیرند , باید خمس مقداری را كه از مخارج سالشان زیاد می آید بدهند.



1768- اگـر مالی را كه فقیر بابت صدقه واجب یا مستحبی گرفته از مخارج سالش زیاد بیاید , یا از مالی كـه بـه او داده اند منفعتی ببرد , مثلا از درختی كه به او داده اند میوه ای به دست آورد , و از مخارج سالش زیـاد بـیـایـد , بـاید خمس آن را بدهد ولی اگر مالی را از بابت خمس یا زكاة به او داده باشند لازم نیست خمس خود آن را بدهد.



1769- اگـر بـا عـیـن پول خمس نداده جنسی را بخرد , یعنی به فروشنده بگوید این جنس را به این پول می خرم چنانچه فروشنده مسلمان اثنا عشری باشد , ظاهر این است كه معامله نسبت به جمیع مال صحیح اسـت , و بـه جـنـسی كه با این پول خریده است خمس تعلق می گیرد , و احتیاجی به اجازه و امضاء حاكم شرع نیست .



1770- اگـر جـنـسـی را بخرد و بعد از معامله قیمت آن را از پول خمس نداده بدهد , معامله ای كه كرده صحیح است , و خمس پولی را كه به فروشنده داده به صاحبان خمس مدیون می باشد.



1771- اگـر مسلمان اثنا عشری مالی را كه خمس آن داده نشده بخرد , خمس به عهده فروشنده است و بر خریدار چیزی نیست .



1772- اگـر چیزی را كه خمس آن داده نشده به مسلمان اثنا عشری ببخشند , پنج یك آن به عهده خود بخشنده است , و چیزی بر این شخص نیست .



1773- اگـر از كـافـر یـا كـسی كه به دادن خمس عقیده ندارد , مالی به دست انسان آید , واجب نیست خمس آن را بدهد.



1774- تـاجـر و كاسب و صنعتگر و مانند اینها از وقتی كه شروع به كاسبی می كنند , یك سال كه بگذرد , بـایـد خـمس آنچه را كه از خرج سالشان زیاد می آید بدهند , و كسی كه شغلش كاسبی نیست , اگر اتفاقا مـنـفـعـتی ببرد , بعد از آن كه یك سال از موقعی كه فایده برده بگذرد , باید خمس مقداری را كه از خرج سالش زیاد آمده بدهد.

1775- انـسان می تواند در بین سال هر وقت منفعتی به دستش آید خمس آن را بدهد , و جایز است دادن خمس را تا آخر سال تاخیر بیندازد , و اگر برای دادن خمس , سال شمسی قرار دهد مانعی ندارد.



1776- كـسی كه مانند تاجر و كاسب برای دادن خمس , سال قرار دهد , اگر منفعتی به دست آورد و در بین سال بمیرد , باید مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت كسر كنند و خمس باقیمانده را بدهند.



1777- اگر قیمت جنسی كه برای تجارت خریده بالا رود و آن را نفروشد و در بین سال قیمتش پایین آید , خمس مقداری كه بالا رفته بر او واجب نیست .



1778- اگـر قیمت جنسی كه برای تجارت خریده بالا رود و به امید این كه قیمت آن بالاتر رود , تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قیمتش پایین آید , خمس مقداری كه بالا رفته بر او واجب است .



1779- اگـر غـیـر مـال الـتجارة مالی را به خریدن یا مانند آن تهیه كرده باشد , و خمسش را داده باشد , چنانچه قیمتش بالا رود , اگر آن را بفروشد , خمس مقداری را كه بر قیمتش اضافه شده , باید بدهد و هم چـنـیـن اگـر مـثلا درختی را كه خریده میوه بیاورد , یا گوسفند چاق شود , در صورتی كه مقصود او از نـگـهـداری آنـهـا این بوده كه منفعتی از آن ببرد , باید خمس آنچه زیاد شده بدهد , بلكه اگر مقصودش منفعت بردن هم نبوده , باید خمس آن را بدهد.



1780- اگر باغی احداث كند برای آن كه بعد از بالا رفتن قیمتش بفروشد , باید خمس میوه و نمو درختها و زیادی قیمت باغ را بدهد , ولی اگر قصدش این باشد كه میوه آن درختها را فروخته و از قیمتش استفاده كند , فقط باید خمس میوه را بدهد.



1781- اگـر درخت بید و چنار و مانند اینها را بكارد , باید هر سال خمس زیادی آنها را بدهد , و هم چنین اگـر مـثـلا از شـاخه های آن كه معمولا هر سال می برند , استفاده ای ببرد و به تنهایی یا با منفعتهای دیگر كسبش از مخارج سال او زیاد بیاید , در آخر هر سال باید خمس آن را بدهد.



1782- كـسی كه چند رشته كسب دارد مثلا اجاره ملك می گیرد , و خرید و فروش هم می كند , چنانچه هـمه آن رشته ها در شؤون تجارت مانند خرج و دخل و حساب صندوق یكی باشند , باید خمس آنچه را كه در آخـر سـال از مـخـارج او زیاد می آید بدهد , و چنانچه از یك رشته نفع ببرد , و از رشته دیگر ضرر كند , می تواند ضرر یك رشته را به نفع رشته دیگر تدارك نماید , ولی اگر دو رشته مختلف دارد , مثلا تجارت و زراعـت می كند , در این صورت بنا بر احتیاط وجوبی نمی شود ضرر یك رشته را به نفع رشته دیگر تدارك نمود.



1783- خرجهایی را كه انسان برای به دست آوردن فایده می كند , مانند دلالی و حمالی می تواند از منفعت كسر نماید , و نسبت به آن مقدار خمس لازم نیست .



1784- آنچه از منافع كسب در بین سال به مصرف خوراك و پوشاك و اثاثیه و خرید منزل و عروسی پسر و جهیزیه دختر و زیارت و مانند اینها می رساند , در صورتی كه از شان او زیاد نباشد , و زیاده روی هم نكرده باشد , خمس ندارد.



1785- مـالـی را كه انسان به مصرف نذر و كفاره می رساند , جزء مخارج سالیانه است , و نیز مالی را كه به كسی می بخشد یا جایزه می دهد , در صورتی كه از شان او زیاد نباشد , از مخارج سالیانه حساب می شود.



1786- اگـر انـسـان نتواند مثلا جهیزیه دخترش را یك جا در وقت ازدواجش تهیه نماید , و باید آن را در سـالـهـای مـتعدد تدریجا تهیه كند , چنانچه تهیه نكردن جهیزیه منافی شانش باشد , اگر در بین سال از منافع آن سال مقداری جهیزیه بخرد و از شانش زیاد نباشد خمس آن را لازم نیست بدهد , و اگر از شانش زیاد باشد یا از منافع آن سال در سال بعد جهیزیه تهیه نماید , باید خمس آن را بدهد.



1787- مـالـی را كه خرج سفر حج و زیارتهای دیگر می كند از مخارج سالی حساب می شود كه در آن سال خـرج كرده , و اگر سفر او تا مقداری از سال بعد طول بكشد , آنچه در سال بعد خرج می كند , باید خمس آن را بدهد.



1788- كـسـی كـه از كسب و تجارت یا غیر اینها فایده ای برده , اگر مال دیگری هم دارد , كه خمس آن واجب نیست , می تواند مخارج سال خود را فقط از فایده اش حساب كند.



1789- آذوقـه ای كه برای مصرف سالش از منافعش خریده , اگر در آخر سال زیاد بیاید , باید خمس آن را بدهد.



و چنانچه بخواهد قیمت آن را بدهد , در صورتی كه قیمتش از وقتی كه خریده زیاد شده باشد , باید قیمت آخر سال را حساب كند.



1790- اگـر از مـنافع پیش از دادن خمس اثاثیه ای برای منزل بخرد , اگر احتیاجش پس از سال منفعت برطرف شد لازم نیست خمس آن را بدهد , و هم چنین اگر در میان سال احتیاجش برطرف شد , ولی آن چـیز از چیزهایی باشد كه معمولا برای سالهای بعد گذاشته می شود , مانند لباسهای زمستانی و تابستانی خـمـس نـدارد , و در غـیـر این صورت , هر وقت احتیاجش از آن برطرف شد , احتیاط واجب آن است كه خمس آن را بدهد , و هم چنین است زیور آلات زنانه , در صورتی كه وقت زینت كردن زن با آنها گذاشته باشد.



1791- اگر در یك سال منفعتی نبرد , نمی تواند مخارج آن سال را از منفعتی كه در سال بعد می برد كسر نماید.



1792- اگر در اول سال منفعتی نبرد , و از سرمایه خرج كند , و پیش از تمام شدن سال منفعتی به دستش آید , می تواند مقداری را كه از سرمایه برداشته از منافع كسر كند.



1793- اگر مقداری از سرمایه در تجارت و مانند آن از بین برود می تواند مقداری را كه از سرمایه كم شده از منافع همان سال كسر نماید.



1794- اگر غیر از سرمایه چیز دیگری از مالهای او از بین برود , نمی تواند از منفعتی كه به دستش می آید , آن چـیـز را تـهـیـه كـند , ولی اگر در همان سال به آن چیز احتیاج داشته باشد , می تواند در بین سال از منافعش آن را تهیه نماید.



1795- اگـر در تـمـام سال منفعتی نبرد , و برای مخارج خود قرض كند , نمی تواند از منافع سالهای بعد مقدار قرض خود را كسر نماید.



ولـی اگـر در اول سال برای مخارج خود قرض كند و پیش از تمام شدن سال منفعتی ببرد می تواند مقدار قرض خود را از آن منفعت كسر نماید , و هم چنین در صورت اول می تواند , قرض خود را از ارباح اثناء سال اداء نماید , و به آن مقدار خمس تعلق نمی گیرد.



1796- اگـر برای زیاد كردن مال , یا خریدن ملكی كه به آن احتیاج ندارد , قرض كند , نمی تواند از منافع سـالش مقدار آن قرض را اداء نماید بلی اگر مالی را كه قرض كرده و یا چیزی را كه از قرض خریده از بین برود , در این صورت می تواند قرض خود را از منافع آن سال بدهد.



1797- انسان می تواند خمس چیزهایی كه خمس بر آنها واجب شده است از همان چیزها بدهد یا به مقدار قـیـمـت خـمـسی كه واجب شده است , پول بدهد , و اما اگر جنس دیگری كه خمس در آن واجب نشده بخواهد بدهد , محل اشكال است مگر آن كه با اجازه حاكم شرع باشد.



1798- كسی كه خمس به مال او تعلق گرفت , و سال بر او گذشت تا خمس او را نداده است و قصد دادن خـمـس را ندارد , نمی تواند در آن مال تصرف كند , بلكه بنابر احتیاط واجب اگر قصد دادن خمس را هم داشته باشد نیز چنین است .



1799- كسی كه خمس بدهكار است نمی تواند آن را به ذمه بگیرد , یعنی خود را بدهكار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف كند , و چنانچه تصرف كند و آن مال تلف شود , باید خمس آن را بدهد.



1800- كسی كه خمس بدهكار است , اگر با حاكم شرع مصالحه كند , و خمس را به ذمه بگیرد , می تواند در تمام مال تصرف نماید و بعد از مصالحه , منافعی كه از آن به دست می آید مال خود او است .



1801- كـسی كه با دیگری شریك است , اگر خمس منافع خود را بدهد و شریك او ندهد و در سال بعد از مالی كه خمسش را نداده برای سرمایه شركت بگذارد , آن كس چنانچه مسلمان اثنا عشری باشد , می تواند در آن مال تصرف كند.



1802- اگـر بچه صغیر سرمایه ای داشته باشد , و از آن منافعی به دست آید , بنابر اقوی خمس به آن تعلق مـی گـیـرد , و بر ولی صغیر واجب است كه خمس آن را بدهد و چنانچه نداد , بر صغیر پس از بلوغ واجب است كه خود خمس آن را بدهد.



1803- كـسـی كـه مـالی از دیگری به دست آورد و شك نماید خمس آن را داده یا نه , می تواند در آن مال تـصـرف نـمـایـد , بـلكه اگر یقین هم داشته باشد , كه خمس آن را نداده اگر مسلمان اثنا عشری باشد , می تواند در آن تصرف نماید.



1804- اگـر كـسـی از منافع كسب خود در اثناء سال ملكی بخرد كه از لوازم و مخارج سالیانه اش حساب نشود واجب است بعد از تمامی سال خمس او را بدهد , و چنانچه خمس او را نداد و قیمت آن ملك بالا رفت لازم است خمس مقداری را كه آن ملك فعلا ارزش دارد بدهد , و هم چنین است غیر ملك از فرش و مانند آن .



1805- كسی كه از اول تكلیف خمس نداده , اگر مثلا ملكی بخرد و قیمت آن بالا رود , چنانچه آن ملك را بـرای آن نـخـریده كه قیمتش بالا رود و بفروشد مثلا زمینی را برای زراعت خریده است , و از پول خمس نداده قیمت آن را داده , باید خمس قیمتی را كه خریده بدهد , و اگر مثلا پول خمس نداده را به فروشنده داده و بـه او گـفـتـه این ملك را به این پول می خرم , باید خمس مقداری را كه آن ملك فعلا ارزش دارد بدهد.



1806- كـسـی كه از اول تكلیف خمس نداده , اگر از منافع كسب چیزی كه به آن احتیاج ندارد خریده و یك سال از وقت منفعت بردن گذشته باید خمس آن را بدهد و اگر اثاث خانه و چیزهای دیگری كه به آنها احتیاج دارد مطابق شان خود خریده , پس اگر بداند در بین سالی كه در آن سال فایده برده با فایده همان سـال آنـهـا را خـریـده , لازم نیست خمس آنها را بدهد , و اگر نداند بنابر احتیاط واجب باید با حاكم شرع مصالحه كند.